بی خبر

ساخت وبلاگ

می بینمش؛

می بیندم ؛

لبخند می زنم؛

می خندد؛

آرام از کنار هم می گذریم؛

بی هیچ مکثی؛

بی هیچ پا سست کردنی ؛

بی هیچ تشویش و دلشوره ای ؛

با خودم زمزمه می کنم ؛

"شفا پیدا کردم.

عجب درد بی درمانی بود..."

بی خبر...
ما را در سایت بی خبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 2:49

مو دارِ بَلیطُم که بی دُنگ اِسوسُم
مو از تَش بِرَق هی به تَش ایگُروسُم

من درختِ بلوطم که بی صدا می سوزم
من از برق وآتش آسمان ،بسوی آتش می گریزم

بی خبر...
ما را در سایت بی خبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 15:04

قبلا با مرگ فقط رفیق بودم و وقتی دوست تازه ای پیدا می کردم مدتی او را به کل فراموش می کردم
اما حالا،
حالا،من و او دوقلوهای بهم پیوسته ای هستیم که جدا شدنمان ،نا ممکن است...

بی خبر...
ما را در سایت بی خبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 15:04

راستی که در دوره تیره و تاری زندگی می‌کنمامروزه فقط حرف‌های احمقانه بی‌خطرندگره بر ابرو نداشتن، از بی‌احساسی خبر می‌دهد،و آنکه می‌خندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.این چه زمانه ایست که حرف زدن از درختان عین جنایت استوقتی از این همه تباهی چیزی نگفته باشیم!کسی که آرام به راه خود می‌رود گناهکار استزیرا دوستانی که در تنگنا هستند دیگر به او دسترسی ندارند.این درست است: من هنوز رزق و روزی دارم اما باور کنید: این تنها از روی تصادف استهیچ قرار نیست از کاری که می‌کنم نان و آبی برسداگر بخت و اقبال پشت کند، کارم ساخته است.به من می‌گویند: بخور، بنوش و از آنچه داری شاد باشاما چطور می‌توان خورد و نوشیدوقتی خوراکم را از چنگ گرسنه‌ای بیرون کشیده‌ام و به جام آبم تشنه‌ای مستحق‌تر است.اما باز هم می‌خورم و می‌نوشمبرتولت برشت بی خبر...
ما را در سایت بی خبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 15:04